مهدی فرجی؛ بهزاد قاسمی
چکیده
پس از شکلگیری گفتارهای انتقادی علیه وضع موجود در دورۀ قاجاریه، اکثر آنها حملات خود را متوجه نظام استبدادی نموده و خواهان گذار از استبداد به حکومت قانون شدند. در نهایت، مشروطیت به مطالبۀ اصلی منتقدین تبدیل و فرمان مشروطه صادر شد. لکن در مرحلۀ تدوین متمم قانون اساسی، مشروطه از سوی مشروعهطلبان، مغایر با شرع تلقی و از این طریق با چالش ...
بیشتر
پس از شکلگیری گفتارهای انتقادی علیه وضع موجود در دورۀ قاجاریه، اکثر آنها حملات خود را متوجه نظام استبدادی نموده و خواهان گذار از استبداد به حکومت قانون شدند. در نهایت، مشروطیت به مطالبۀ اصلی منتقدین تبدیل و فرمان مشروطه صادر شد. لکن در مرحلۀ تدوین متمم قانون اساسی، مشروطه از سوی مشروعهطلبان، مغایر با شرع تلقی و از این طریق با چالش بزرگی مواجه شد. حبلالمتین که از سال ها قبل با تبییناتی عرفی مشروطه را ترویج میکرد، پس از بروز چالش مزبور، تغییر موضع داده و مشروطیت را بر اساس ایدۀ تفکیک شرع از عرف ترویج میکند. پرسش اساسی مقاله این است که حبلالمتین بر اساس چه مبنا و اهدافی، ایدۀ مزبور را تبیین و ترویج میکرد؟ یافتههای تحقیق بر اساس روش توصیفی ـ تبیینی نشان میدهد، پس از آنکه مشروطیت مغایر با شرع تلقی شد؛ این نشریه تبیین عرفی خود را از مشروطه بر اساس جواز فقهی علمای نجف، مبنی بر ضرورت تفکیک شرع از عرف در عصر غیبت ساماندهی کرده و بعنوان راهکاری برای پیوند زدن اندیشۀ دولت مدرن و شرع مطرح میکند.